کتاب گذری به هند

اثر ادوارد مورگان فورستر از انتشارات خوارزمی - مترجم: حسن جوادی-داستان ماجرایی

رمان «تبصره‌‌ی 22» را می‌توان به همراه «برهنه‌ها و مرده‌ها» (نورمن میلر) و «سلاخ‌خانه‌ی شماره 5» (کورت ونه‌گات) یکی از سه اثر مهم ادبیات ضدجنگ آمریکا خواند. نویسندگان هر سه رمان به نوعی در رویدادهای جنگ جهانی دوم شرکت داشته‌اند و آن را از نزدیک تجربه کرده‌اند. جوزف هِلـِر که فرزند خانواده‌ای مهاجر از یهودیان روس‌تبار بود، در سال 1942 در سن 19 سالگی به ارتش آمریکا پیوست و در سال‌های پایانی جنگ به عنوان بمب‌انداز هواپیماهای بی‌25 در شصت ماموریت جنگی شرکت کرد (در هواپیماهای آن دوره خلبانی، ناوبری و مسیریابی، و هدف‌یابی برای انداختن بمب هر یک مسئول جداگانه‌ای داشت)


خرید کتاب گذری به هند
جستجوی کتاب گذری به هند در گودریدز

معرفی کتاب گذری به هند از نگاه کاربران
تصور هند از فورستر، سرزمینی وسیع و ناسازگار از زمین خصمانه و هوای سرکش است. آب و هوا، زندگی انسان انسانی؛ خورشید، یک آتش سوزی، نفوذی که نفس را خرد می کند؛ در فاصله، شن و ماسه، رشته ها، بوته ها، شن و ماسه بیشتر، بوته های بیشتر، همه غیر قابل تشخیص، همه غیر قابل قبول به دلیل انسان است. ذهن در عظمت و سردرگمی هند، در کوه های دور، در ادیان عجیب و غریب، در مناطق بی نهایت زمین با آسمان خاکستری و تهدید می کند. این یک چشم انداز رویا و ترور است. این غیر واقعی است، اما نه عاشقانه - زمین فریب، غیر منطقی، خطر مبهم اما مستمر. بریتانیا مستعمره خود را بر پایه شن و ماسه ساخته شده است و باید زودتر فرو ریخت. اما پشت این قطعات چشم انداز، که در پس زمینه شباهت به نظر می رسد، به نظر می رسد از طریق یک گاز مبهم با یک نگاه اجمالی به جهان واقعی، دائمی غارهای ماربر است. آنها در حال حاضر هستند، اما سایه دار، فقط از دسترس نیست. درون آن غارها چیست؟ جواب؟ روح خود هند؟ یا چیز دیگری؟ چرا غارها در ذهن همچون اکو باقی می مانند، همانطور که آنها به فقرا آدل می پردازند؟ من از غارهای مارابار خبری نیستم، چون Adela توسط آنها خالی از سکنه بود، زیرا خانم مور توسط آنها خالی از سکنه بود. آنها در تخیل من گسترش می یابند، آنها به نام زدن و به نظر می رسد توضیح می دهند، و در عین حال من نمی توانم وارد شوم. غار تاریک و تاریک می شود، آن را منحرف به کوه، فراتر از من کن. غارهای ماربرت کلیدی به معنای این رمان هستند، درست همانطور که همتای آنها در ناخودآگاه جمعی ما، کلید شناختن وجود انسان است، اما این کلید مانند دیگر هندوستان فراتر از درک من است. آنچه فورستر در اینجا به دست آورده، تحریک درخشان هند است که امیدهای و ترس از تخیل بریتانیا را فراگرفته است. این یکی از چشمگیر ترین محیط هایی است که من در رمان با آن مواجه هستم. به نظر می رسد همه چیز را که بریتانیا مخالف - احساسات، هرج و مرج، نامفهوم بودن - در مقابل بریتانیا خود ادراک نظم، کنترل، عقل و وظیفه، به تصویر می کشد. این بوم است که ذهن انگلیسی می تواند عمیق ترین اضطراب هایش را نشان دهد. Forster قطاری از این اضطراب با نیروی غیر معمول است. و برای بازی در آن مرحله شگفت انگیز، فورستر بازیگران ستاره ای از شخصیت ها را عرضه کرده است تا اثر جنجالی بریتانیا را در قبال انگلیس و هند به نمایش بگذارد. دکتر عزیز خوش تیپ و افتخار دارد و عمیقا سرمایه خود را به اربابان بریتانیایی خود جذب می کند، اما او نیز خودخواهانه و مضطرب است. او به ارتفاعات شادی و انتظار می رسد و سپس در خلال لحظات به خشم و ناراحتی فرو می ریزد، محصولی است که ذهنیت برده را جذب می کند، که بر هر حرکت و تفکر تاثیر می گذارد. فیلدین، مدرس یک مدرسه بریتانیا در هند، خیرخواهانه، منطقی و بدون روابط خانوادگی است و مایل است دوست عزیز عزیزان خود را از آنچه که او به عنوان نژادپرستی و نادیده گرفتن هموطنانش میبیند جدا کند. او می خواهد ثابت کند که می تواند با هند یک دوست باشد. دکتر عزیز می خواهد ثابت کند که می تواند با یک بریتانیا دوست باشد. رابطه ای که آنها شکل می دهند، برای ظرافت و صداقت آن قابل توجه است، و حق تعجب برای پایان دادن به رمان است. سپس Adela Adela که متهم به حمله به او در غار ماربر است متهم می شود، اما ما می دانیم این درست نیست. چیز دیگری اتفاق افتاد اما چی؟ و رونی، نامزدش، ماموریت انگلیس در شهر Chandrapore است که به هیچ وجه بهتر از این نیست که همه این سرخپوستان را شلاق بزند. و سپس خانم مور، همدم مسافرت Adela، که توسط تجربه خود در غارها کاملا تخریب شده است. من خانم مور را دوست داشتم تحول او پس از غارها ویرانگر است. و من برای آدلا احساس کردم در ایستگاه، در محاکمه، او یک چیز خودخواهانه و محترم است، و من آن را بسیار خوشحال شد. تحول دکتر علیز پس از محاکمه به وضوح غم انگیز است، اما کاملا واقع بینانه است. من رونی را نادیده گرفتم، اما در نهایت او را ناراحت کرد، چرا که انتظار می رود که او از نیروهای سیاسی و اجتماعی که او را جعل کرده است فرار کند؟ دیدن؟ این افراد برای من واقعی بودند. آنها جذاب، قابل باور، فراموش نشدنی هستند. پروژۀ این رمان درخشان است. این به شدت وحشیانه در تن و طنز است، اما همچنین دارای عجیب و غریب گویا، مبهم، اسرارآمیز، اشاره به چیزهای ناخوشایند است که به ذهن مانند یک گلرنگ، و یا باز کردن انتظارات از امکان تنها می تواند به عنوان از طریق یک مه را ببینید. این بافتی از این حالت ها با سطح وحشتناکی از ظرافت و کنترل است، از طنز تا خنده دار به شعر و بازگشت به عقب، اسرار اسرار آمیز، رقص نافذ، اما هرگز به ما اجازه فراموش نشدن، برای مدت طولانی، رمز و راز در مرکز همه چیز، غارهای ماربار. سوال این است که صرفا چه چیزی در آن غارها اتفاق افتاده است؟ اما نه، غارها چه هستند؟ و هند چیست؟ و وجود انسان چیست؟ آیا امید و معنی و هدف وجود دارد؟ آیا هدف برای امپراتوری بریتانیا است؟ آیا هدف برای ارتباط انسان وجود دارد؟ آیا یک هدف برای همدلی و درک وجود دارد؟ یا این فقط یک اکو بی پایان در یک کپی تاریک است ...

مشاهده لینک اصلی
ستاره های 3.5 ستاره به دلیل اینکه من اهمیت این کار را به عنوان بخشی از کانون ادبی که من آن را دوست ندارم تشخیص می دهم. این کتاب سوم من توسط E.M.Forster و حداقل مورد علاقه من است. من تا به حال سخت به این موضوع رسیدم. برای اینکه صادقانه بگم شروع کردم به کمی عصبانیت و اگر من این را نفهمیدم بخشی از یک چالش، ممکن است آن را نداشته باشم. بله، من واقعا خوشحالم که انجام دادم، زیرا در پایان همه چیز به خوبی با هم همراه می شود. من به صدا گوش دادم که انتخاب خوبی برای من بود. این را از طریق بخش های خسته کننده تر (به من) کشیدم. در آغاز، بسیاری از شخصیت های بسیاری برای پیگیری وجود دارد و من متوجه شدم آن را سخت به شکل هر گونه روابط با آنها. من واقعا دوست داشتم که نویسنده هر دو طرف جنگ را نشان داد. من هم واقعا از تصاویر کاملا زرق و برق دار هند لذت بردم. من مشتاقانه منتظر خواندن بیشتر توسط این نویسنده هستم.

مشاهده لینک اصلی
اکثر زندگی چنان خسته کننده است که چیزی در مورد آن نمی توان گفت، و کتاب ها و گفتگو هایی که آن را جالب توصیف می کنند، مجبورند با امید به توجیه وجود خود، اغراق کنند. من خیلی وقت صرف فکر کردن در مورد رمان دقیقا هستم. این یک فرم فوق العاده انعطاف پذیر و مایع است. این رمان می تواند جایگزین داستان های تاریخی مانند جنگ و صلح، تمرینات فلسفی مانند برادران کرامظوف، آزمایش های حیرت انگیز مانند اولیس و ماجراهای افسانه ای مانند پروردگار حلقه ها باشد. یا میتونی؟ بسیاری از آثار تخیلی ما از رمان برای فقدان اصطلاحی بهتر استفاده می کنیم؛ اما آیا این اصطلاح میتواند شامل آتش پرت و در جستجوی زمان از دست رفته، دادگاه و هکلبری فین، درخشان و در جاده باشد؟ واقعا، چه ویژگیهایی همه این آثار متفاوتی را به اشتراک میگذارند؟ این داستان داستان است؟ هرچه بیشتر بخوانم، بیشتر فکر می کنم رمان ها وجود دارد و چیزهای مختلفی وجود دارد که شاید نباید نام آن را بنویسیم. نامها فقط مفید هستند اگر به طور قابل اعتماد به ما چیزی در مورد آنچه آنها نامگذاری می کنند به ما بگویید. بنابراین رمان، خالص و ساده، بدون هیچ گونه تردید یا صلاحیت، رمان است؟ خوب، به جای هر تعریف ساده، می خواهیم این گوهر یک کتاب را به عنوان مثال اصلی از آنچه من منظورم را ارائه می دهم. گذر به هند یک نمونه از فرم رمان است. فورستر یک صنعتگر ظریف است. بدون شرح توصیفی و یا واژگان واضح درونی، او موفق به انتقال شخصیت های شخصیت های او می شود. آنها فلسفه زندگی خود را از بین نمی برند؛ در عوض، آنها مکالمات معمولی با یکدیگر دارند. و از میان سخنرانیها و نوبتهای تفکر در این تعاملات ظاهری، ما به شخصیتهای درونمایه میگوییم که لذت است، زیرا شخصیتهای فورستر آثار هنری فوقالعاده است. آنها همه ی آنها عادی و جالب هستند؛ چشمگیر اما ناقص؛ دوست داشتنی اما محدود است به طور خلاصه، آنها واقعی هستند؛ اما، مانند تمام شخصیت های خیالی بزرگ، آنها نیز بیش از مردم واقعی هستند \"آنها انواع مختلفی از مردم هستند. یک رمان نویس فقط مردمی را که میشناسند به دست نمیگیرد؛ در عوض، در اینجا یک مشخصه وجود دارد، کیفیتی وجود دارد، و آنها را با هم مانند قطعات پازل ترکیب می کند. نتیجه یک فرد کاملا آشنا و در عین حال کاملا جدید است. ما احساس می کنیم که ما قبلا ملاقات کردیم، اما خوشحالیم که دوباره ملاقات کنیم. در یک رمان بزرگ مانند این، درام احساس نمی کند و یا ساخته شده است؛ بر خلاف برخی از هیجان انگیز ارزان، هیجان نتیجه انحراف نامحدود و یا حوادث فوق العاده نیست. فورستر، به جای آن، درامهایی را که در شرایط روزمره پنهان شده است، به ارمغان میآورد؛ او به تنش های کوچک، اضطراب روزانه می اندازد. نتیجه یک تحقیق نفوذی از جامعه بشری و روانشناسی است. Forster نشان می دهد که چگونه مردم هر دو شکل و تحت شرایط خود شکل می گیرند؛ و این تعامل مداوم از محیط اجتماعی و شخصیت، همه چیز را از هر چیز دفن می کند. رمان Forster را مانند یک زندگی عمیق عالی نشان می دهد، همانطور که یادآوری می کنید. کار بزرگی از علم و یا فلسفه ممکن است باعث شود که ما گریه کنیم. \"جالب و متفکرانه.\" اما یک رمان بزرگ مانند این، باعث می شود که ما \"گریه کنیم\"! کاملا درست است. رمان فورستر همه چیز را انجام می دهد. این کار هر دو هنر و یک نمونه عالی از هنر و ادبیات رمان است. و، مانند هر رمان خوب، من نمی توانم بدون هیچ گونه ضرب و شتم این طرح بگویم! شما فقط باید خودتان را ببینید.

مشاهده لینک اصلی
وقتی اولین بار این کتاب را برداشتم، من 13 سال داشتم و منتظر بودم که برخی از بچه های سفیدپوست در مورد اینکه چگونه فرهنگ و تاریخ وحشیگری من و چگونگی بریتانیا، همه ما را متمدن کرد، مورد توهین قرار می گرفتند. من خوشبختانه اشتباه بودم. آقای آقای فیلدینگ، خانم آدلا و خانم مور به دنبال هند می گردند. آنها توسط دکتر عزیز، یک فقیر مسلمان، و نائب آدراد آقای مور، نشان داده شده است. داستان اساسی یکی از آدلا و خانم مور است که به هند سفر می کند، اما در نهایت آدلا، دکتر عزیز را از آزار و اذیت جنسی محکوم می کند. اما این کتاب قلب بسیار بیشتری دارد. این ظریف نشان می دهد عدم امکان بریتانیا و سرخپوستان با هم آمدن از طریق دوستی محو بین این گروه از مردم است. این باورها و معنی دار را بررسی می کند. این توضیح میدهد که چطور غیر ممکن است که مردان سفید پوست به طور کامل هند و مردمش را درک کنند. به نظر می رسد به نظر می رسد همه دیدگاه های احتمالی در مورد استعمار هند را در جزئیات غنی و تیزهوش قرار داده است. فورستر با درک تقریبا بومی از شبه قاره هند می نویسد. این یک تصویر بسیار حساس و خشن از هند است و با صداقت بی طرفانه نوشته شده است. در حالی که بریتانیایی ها به عنوان بیشتر فرهنگی نشان داده شده اند، آنها نیز سرگردان، احمقانه و حریصانه هستند. در حالی که سرخپوستان به عنوان گربه، خانواده دوست داشتنی و مهمان نوازی نشان داده شده اند، تمایل خود را به خام، نزاع و مذهبی تقسیم شده نیز برجسته شده است. از طریق این تنظیم، سه شخصیت جدید برای هندوستان را مرور می کنیم و چشم انداز تازه آنها نقطه نظر جدید و ساده ای را برای این کتاب اضافه می کند. من آن را برای هر کسی توصیه می کنم.

مشاهده لینک اصلی
Chandrapore، هند در طول راج بریتانیا در دهه 1920. این در مورد یک زن جوان بریتانیایی است، آدلا مأمور به دروغ متهم به یک دکتر هند، دکتر عزیز از تلاش تجاوز. در طول محاکمه آدلا دادخواست خود را رد کرد و اشتباه خود را پذیرفت. اتهام غلط، محاکمه و بازپس گیری، ملت را بیشتر میان استعمارگران سفید و بومیان سیاه پوست تقسیم کرد. @ او، شرق شرقی است، و غرب غرب است، و هرگز twain ملاقات @ @ نوشت: رودیار کیپلینگ در شعر خود را در سال 1889 اولین بار، @ Ballad از شرق و غرب @. این رمان 1924 ادوارد مورگان فورستر این باور را به وضوح نشان داد. انگلستان استعمارگر و هند به عنوان کشور مستعمره دارای دو فرهنگ و باور کاملا متفاوت هستند. آنها ادیان، سنت ها، خرافات مختلف دارند و بدیهی است که اکثر اعضای نژاد منصفانه همیشه تصور می کنند که آنها بهتر از کشور مستعمرهشان هستند که رنگ پوست تیره تر دارند (در رمان، بعضی از انگلیسی ها حتی نامهای هندی ها نیز نامیده می شوند) . از آنجا که استقلال هند از بریتانیا راج در سال 1947، آیا این رمان 1924 هنوز برای جوانان جهان اهمیت دارد؟ من در پایان 30 سالگی (2000-2004) بودم که سه بار به مامبای، هند سفر کردم. من با تمام مومبای و استان های همسایه اش سفر کردم. در طی یکی از سفرهای من، من در فرودگاه سنگاپور برای هواپیمای من به هند منتظر بودم. یک دکتر زن جوان بود که باهوش و دوست داشتنی بود. پس از برخی از معرفی ها، متوجه شدم که او یک دکتر است و در لندن تمرین می کند. با توجه به اطلاعات کمی درباره تاریخ هند و اینکه حساسیت بیشتری نسبت به فرهنگ ندارم، من گفتم: فیلیپین دارای بسیاری از افراد انگلیسی زبان است و این به این دلیل است که ما برای 40 سال تحت حکومت آمریکایی بودیم. من فکر می کنم هند نیز باید برای مردم انگلیس به خاطر آوردن نظام آموزش عالی در هند در حین حکومت خود، احساس کند. به تعجب من، او ناراحت شد و پاسخ داد: @ لطفا بریتانیا را برای سیستم آموزشی ما اعتبار ندهید. فکر می کنید که طلای خانواده سلطنتی کجاست؟ Blah blah blah @ در سال 1985، سازنده فیلم این رمان را دیدم که در رده بهترین فیلم در اسکار نامزد شد. این به پایان رسید تا برنده دو جایزه. این به من حس خوبی نداشت. من فکر می کنم که من خیلی جوان بودم (تازه از کالج) و من هیچ وقت فکر نکردم در مورد مبارزه برای استقلال در هندوستان در دهه 20 بمانم. با توجه به سفرهای من به هند، نسخه VCD این فیلم را خریدم و دوباره دیدم. دلیل این بود که من می خواستم دوباره بمبئی را بر روی صفحه نمایش ببینم، چون من آن جا را دیدم که جاذبه های توریستی در فیلم هایی مانند The Gateway to India، Hotel Taj Mahal، و غیره را دیدم. با این حال، فیلم تاثیر زیادی برای من نداشت. حالا این من 45 ساله هستم، کتابی را که در آن فیلم بر اساس آن بود، خوانده ام. نثر هیجان انگیز ام. فورستر نه تنها به من بینش عمیق تر در مورد مبارزه سرخپوستان برای به دست آوردن استقلال آنها داد، بلکه اعتقاد شخصی من را تقویت کرد که هیچ کشوری از کشور دیگری تحت حکومت هر کشور دیگری (قدرتمند) نیست. دلیل آن این است که هر کشوری دارای فرهنگ و باورهای خود است و کسانی که عمیقا ریشه دارند، نمی توانند به راحتی با معرفی یک فرهنگ دیگر به ویژه در یک دوره کوتاه مدت، از هم پاشید. تنها مشکل من در خواندن این کتاب، روایت های دردناک برای خواندن طولانی است که می خواهند تلاش کنند تا برخی از شخصیت های کوچک را توسعه دهند. من فکر کردم که این شخصیت های ثانویه را می توان از داستان خارج کرد و پیام آن را به خطر انداخت. در غیر این صورت، این یک رمان کامل با شخصیت های پیشرفته، زمینه های عجیب و غریب، روایت های شعری و یک پیام واضح است. این واقعیت است که انگلیس E.M.Forster انگلیسی را به من یاد داد که چگونه یک نوازنده متعلق به نژاد ستمگر می تواند نوشتن کند، مثل اینکه او بخشی از نژاد ستمدیده است؟

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب گذری به هند


 کتاب تنها کسی که باقی ماند
 کتاب تو خواب میکائیل هستی
 کتاب پرونده ی قتل مرموز یک (یا دو) خفاش جوان
 کتاب ویزی ویگ پشمالوی فضایی
 کتاب شبکه ی جهانی جاسوسان 4
 کتاب حمله ی هیبی جیبی ها