«هدیه‌ی هومبولت» نمایشگر تعارض میان هنر واقعی و هنر هالیوودی است. سرگذشت تراژیک مردی است که می‌خواهد در کشاکش تعارض این دو قطب، فردیت خود را حفظ کند و به وادی ابتذال و قشری‌گری سقوط نکند، غافل از این‌که حفظ فردیت در عالم ما، فرجامی اسفناک دارد.
خرید کتاب هدیه هومبولت
جستجوی کتاب هدیه هومبولت در گودریدز
معرفی کتاب هدیه هومبولت از نگاه کاربران
@ مسابقات کشتی بین Vita Contemplativa و Vita Activa @ بیایید صادق باشیم! هدیه Humboldt's exhausting است. این یک شاهکار است، یک مطالعه درخشان از مردی که با جهان بیگانه و شیاطین درونی خود از کنار مشارکت فعال بیرون میرود، اما خواننده اغلب با راوی، چارلز سیترین و ردپای او به مشکلات او با فکر کردن زندگی به جای آنکه آن را فعال کند. با استفاده از یک ایده مشابه به آنچه که در Dangling Man مورد بررسی قرار گرفته است، بیشتر می شود، نشان می دهد فردی که به دلیل شرایط خارجی اجباری نیست، اما کسی که تصمیم می گیرد که منفعل باشد، زیرا مکانیسم زندگی مدرن را رد می کند. درگیری های شدید ذاتی در انتخاب شخصیت و تنظیم: یک مرد که عاشق شعر و زیبایی شناسی زندگی می کند وقت خود را در شیکاگو است. این، او خود را به رسمیت می شناسد، یک تناقض است، یک اکسیمورون. اما او از الگویی آزاد نمی شود. او این را به عنوان مواد اولیهی مورد استفاده خود قرار می دهد: @ اطلاعاتی در مورد فساد، اگر شما در شیکاگو رشد کرده بودید، پذیرفتن آسان بود. حتی یک نیاز خاص را نیز رضایت داد. آن را با دیدگاه شیکاگو از جامعه هماهنگ کنید. @ Crookedness یک نوع هنری است که در آمریکا اختراع شده است، راوی بازتاب می دهد، تماشا می کند هموطنانش درگیر مبارزه حماسی برای کسب شهرت و ثروت هستند که فکر می کنند به آنها احترام می گذارند. همه به معنی موجه هستند، حتی جشن گرفتند: @ آنها با شادی گوش شنیدند به او داستان خود را از ناراحتی و آزار و اذیت. او خاک را ریخته، رسوایی را گسترش داده است، و استعاره قدرتمندی را بیان کرده است. چه ترکیبی! هامبولت می دانست که چه چیزی ارزشمند در نیویورک حرفه ای است. @ در واقع یک مطالعه درخشان درباره مردان بالغ که گانگستر ها را بازی می کنند و شاعران آسیب زده را ارائه می دهند، ارائه می دهند، مانند: زوج های سه ساله ای که زانو زده اند را نشان می دهند. اما روایت را رد می کند تا بازی کند. او خسته می شود، حتی فکر می کند نوشتن یک مطالعه در مورد تاثیر خستگی در تاریخ جهان:Boredom یک ابزار کنترل اجتماعی است. قدرت قدرت است تا خستگی را تحمیل کند، به فرماندهی استاز، برای ترکیب این وضعیت با درد و رنج. تدیوم واقعی، تدیوم عمیق، با ترور و مرگ همراه است. @ این خستگی که او نمی تواند در حضور محیط پرتلاش خود لرزاند، باعث می شود او یک هدف آسان برای افراد پر انرژی باشد، جشن روح پولی که یک نماد برای آمریکا امروزه. همسر سابق او بازی با او را بازی می کند که \"Jarndyce\" و \"Jarndyce @\" را در خانه Bleak House بی ضرر می سازد. حفظ این مورد هدف نهایی او است و سیترون هرگز نمی تواند او را متوقف کند. دوست دخترش می خواهد با او ازدواج کند، و در عین حال با استفاده از آخرین منابع مالی خود، زمانی که پول خود را از دست داده، از او پول می گیرد. چیزی که او می تواند انجام دهد اما مضطرب می شود. به طور انحصاری ضربه را می گیرد، او در بازنشستگی برای مراقبه و جستجو برای تماس با دنیای معنوی، که تنها کسی است که می تواند با توجه به نیازهای زیباییشناسی خود کنترل و شکل دهد، پنهان می شود. رابطه او با برادرش به همان اندازه مبتنی بر تفاوت بین تفسیر فعال و تفسیری از جهان است. او متفکر است و عاشقانه است که روابط خانوادگی را بدون ایده های مالی و ادبی پرورش می دهد، در حالی که برادرش، پیوستن به یک مرد کسب و کار موفقیت آمیز آمریکایی است، که همیشه نیاز فوری و مخالف مبارزه برای آزاد کردن انرژی های خود دارد. بازدید از من، با توجه خود را از تقسیم نهایی، او را ناراحت. او اذعان کرد که من به درستی کار کرده ام، اما او را نیز برای او غمگین کرده ام. من می توانستم راه خودم را ببینم چرا با عشقم، مانند یک آفت مرگ، به اطرافم افتادم؟ هیچ راهی برای برنده شدن وجود نداشت، زیرا اگر من این کار را نکردم، آن را علیه من برگزار کردم. او باید به اشتباه برسد. او خشمگین شد و حسابش را حفظ کرد. حتی حتی دوست شاعر هومبولت به چارلز سیترین پاسخی به دوستی فکری و فکری نمی دهد. هومبولت پس از عمل برادری پرشور، از جمله یک چک تبادل خالی، هزاران دلار از سیتین پول میفروشد، در حالی که او خود را چک چک Humboldt را در یک کشو، از جایی که در برخی موارد از بین می رود. او هیچ چیز در مورد آن انجام نمی دهد. پولدار از دست خود بی وقفه بیرون می رود، و او قادر به مذاکره برای خود بدون حمایت از دوستان بیش از حد خود در طول زمان است، به طوری که نقص در جهان بینی خود را نشان می دهد. رنگارنگترین شخصیت در این رابطه، رینالدو کانتبیل، یک گانگستر معمولی با قلب (کج) است که به شدت به من یادآوری مکه و پسران در Cannery Row و شیرین پنج شنبه، حتی اگر Cantabile بازی بزرگتر را بازی کند. در عادت مزاحم خود را از ناراحتی ذهن Citrineâ € ™ ثانیه، او شبیه استقامت مک برای ایجاد زندگی بهتر برای Doc، و بدین ترتیب او را از بد به بدتر به جای: @ شما @ من گفت: @ بله @، گفت: رینالدو Cantabile، @ [...] شما فکر می کنید من در زندان بودمفکر و آرزو داشتم. و امیدوار بود چطور مرا در اینجا جستجو کردی، و چه میخواهی؟ @ @ شما به من آسیب زده است. خوب، من می پذیرم که یک صحنه بد بود. اما من اینجا هستم تا آن را بپوشم.این بود که ...
مشاهده لینک اصلی
من می خواهم اینجا کمی کمکتان کنم پیش خودت را ببخش. این دومین خواندن من این شاهکار است. در مدت کوتاهی پس از انتشار هدست هومبولتز که بولون برنده جایزه نوبل شد، این به خودی خود معمولا معنی زیادی ندارد، اغلب جوایز ادبیات به دلایل سیاسی این روزها مطرح می شود، اما من فکر می کنم در مورد Bellow Oslo درست است. داستان شروع داستان داستان درخشان است و هرگز پرچم ندارد. چارلی سیتین، یک مرد جوان که با عشق به ادبیات پر می شود، به شاعر قهرمانش، فون هومبولت فلیرر از خانه اش در اپلتون، ویسکانسین می نویسد و از وی دعوت می شود تا مرد بزرگ در روستای گرینویچ را ببیند. Citrine به نیویورک می آید، درست همانطور که هومبولت به دلیل کتاب رضایتش تنها به عنوان محبوب ترین محبوبیت خود را تجربه می کند. هومبولت، با این حال، به زودی همه را از دست می دهد؛ نوشیدن و درمان خود را به شیوه ای که تنها می تواند خودکشی نامیده می شود. شگفت انگیز است که همیشه در حال حاضر مسدود شده است. در همین حال، چارلی سیتین، فیلمنامه نویس او، یک بازی ضربه برادوی را که به یک فیلم هالیوودی تبدیل شده است، می نویسد. سیتین در حال شنا کردن در پول است موفقیت های Citrines تنها توسط هومبولت در جنون او به عنوان خیانت دیده می شود. هومبولت از سیترون بیخبر است و او متهم به استفاده از زندگی خود به عنوان مبنایی برای شخصیت اصلی بازی او Von Trenck است. هومبولت در حالی که سیتین برنده ژنرال دی لا ژیون دونرون از دولت فرانسه می شود، به سقف می رسد. @ Shoveleer !، @ او می نویسد، @ نام شما ضایعه است. @ چارلی سیترون یکی از شخصیت های جذاب ترین است که از ادبیات قرن نوزدهم قرن بیستم ظاهر می شود. آنچه که من در مورد این کتاب تحسین برانگیز می کنم این است که داستان روایت ناپذیر خود را دارد. خط به خط آن را خواننده در سطح تقریبا فیزیکی راضی است. طنز با صدای بلند خندید فریبکارانه من را تشویق می کند. چطور ممکن است که Bellow بتواند دانش بسیار زیادی در مورد ادبیات را به کتاب اضافه کند و در نهایت یک قطعه مرگبار خسته کننده را از بین ببرد؟ معجزه آسا. سیتین همیشه درباره خواندنش (رودولف استینر، سانتایانا، گید، ارسطو و غیره) صحبت می کند که به طور غریزی به آن پرداخته شده است تا بر مصیبت های خود و شخصیت های دیگر تأثیر بگذارد. این کاملا یک گالری سرکش است، که شامل هر دو بالا و پایین: مهاجمان؛ قضات کج نویسندگان؛ خوانندگان ادبی، هار دیلن exes؛ وکلا؛ طلای دگرجنسانی روبنسکی، بچه های قدیمی خانه روسی حمام؛ یقه ی آبی بچه ها؛ تقریبا تمام قومیت ها و تمایلات به عنوان تنها یک شهر بزرگ آمریکایی مانند شیکاگو می تواند تولید کند. من تمام رمان های بلوز را خوانده ام و این فکر من بهترین اوست. من حتی ترجیح می دهم آن را به ماجراهای آگوی مارس، که چیزی می گویند. این نیز یک رمان عالی برای کسانی است که می خواهند بدانند چگونه یک رمان بزرگ بنویسند. با این متن در دست و کسانی که استعداد قابل توجهی روی شیر دارند، چرا، شما نمی توانید از دست بدهید. همه اینها در اینجا سیاه و سفید است. لطفا آن را بخوانید و اجازه دهید من راجع به آنچه شما فکر می کنید بگذارید.
مشاهده لینک اصلی
هومبولت یک شاعر است، زمانی که احترام می گذارد، در نهایت مضحک است؛ چارلی سیتین، راوی، آشنای خود، دوست و دشمن بود. Citrine، از استعدادهای نابالغ، موفقیت تجاری بسیار بیشتری نسبت به هومبولت دارد. این ناهنجاری پایه ای برای روح بسیار است که در مورد رابطه بین هنرمند و موفقیت تجاری در آمریکا جستجو می شود. هومبولت انتظارات شهروندی شاعر را برآورده می کند - او به آجیل می رود و به طرز وحشیانه ای می میرد. به عبارت دیگر، برای این جهان بسیار ظریف است. چیزی که همه ما در لحظات حساس تر احساس می کنیم. شاعران آنچه را که گاهی اوقات دوست دارند - بیش از احساس حسادت به نقطه خود را از خارج از جهان خارج - و ما شاید آنها را به خاطر این به همان اندازه که ما برای شعر خود را تحسین می کنند. در این مقاله سعی نکنید، نتوانید بسیار موفق، نیک / گاتزبی را در این رمان تقسیم کنید - او یک روایت کنجکاو دارد که بزرگتر از شخصیت زندگی هومبولت است. اما ناکامی این رمان این است که Bellow هرگز نمیتواند صدای خود را به مدت طولانی خاموش کند و به زودی راوی چارلی سیتین و هومبولت تقریبا یک شخصیت باشد. چارلی به عنوان غول پیکر به عنوان هومبولت شکسته می شود. و هدیه عنوان، یک انحراف نسبتا لنگ و نامعقول است. â € œThe فوق العاده ترین، بی قید و شرط شعر که در امریکا دفن شده است، اما هیچ یک از ابزار های معمولی شناخته شده به فرهنگ حتی می تواند شروع به استخراج آن ... آزار بیش از حد عمیق است، اختلال بیش از حد بزرگ برای شرکت های هنری در راه قدیمی است چارلی میگوید. اما این متن خیلی بیشتر از رمانهای DeLillo از Bellowâ € ™ s قابل اجرا است. من واقعا مطمئن نیستم که واقعا احساس کردم که Bellow در قلب این شعر دفن بود. DeLillo در واقع یافتن شعر در سناریو تکنولوژیک و سیریک ما بسیار بهتر از آن است که بتوانیم بهتر از خودمان برنامه ریزی کنیم؛ DeLillo نشان می دهد که در آن Bellow می گوید. اغلب اوقات به نظر می رسد مانند بیمار در نیمکت روان درمانگر، به طرز شگفت انگیزی سخن می گوید، اما سخن گفتن به جای دراماتیزه کردن. Saul Bellow به عنوان شوهر کابوس بسیار بالاست. او صدای صدای خود را بیش از حد دوست دارد. او درخشان را نگه می دارد، اما احساس می کند که او زیاد حرف نمی زند. او تمایل دارد که دیگران را بعنوان افزودنیها یا حروف الفبا ببیند. رمان های Bellowâ € ™ ثانیه همیشه در مورد Saul Bellow، Saul Bellow و رابطه او با جهان، Saul Bellow و رابطه ناکارآمد او با زنان است. تمام رمان هایی که توسط او خوانده شده بود، یک راوی مشابه داشت. در اینجا کمبود همه کاره بودن در صدای او وجود دارد. شخصیت های پشتیبانی کننده اغلب شباهتی به ویترین ندارند، چرا که چگونه می توان از هر کدام از تقریبی از افراد واقعی، توانایی نوشتن را داشته باشد. رمان موفقیت آمیز او، هرزوگ بود، زیرا او خودخواهانه شگفت انگیز خود را به شیوه ای شگفت انگیز ارسال کرد. شاید هم نویسنده ی بسیار بهتر از رمان نویس است. پروس او فوق العاده است؛ قطعه های او اغلب نصف پخته و نازک است. این تنها به خاطر کیفیت پروس فقط چهار ستاره را می شکند؛ به عنوان یک رمان که آن را اساسا الهام گرفته و مبهم در اندازه برابر است.
مشاهده لینک اصلی
فرایندهای ذهنی آزمایشگاهی یک مرد استثنایی از حروف - به چالش کشیدن، ناهموار، بسیار خودآگاه و آمپر؛ در پایان، البته، ادبی. من از طریق بسیاری از بحران ها (در حالی که میلیون ها نفر جان خود را از دست دادم) @ قهرمان ما را می شکند. ما بیش از حد فکر، بیش از حد کامال، قهرمان قریب به اتفاق. این یک شاهزاده معمولی دانمارک است - در واقع اکثر زندگی او از طریق یک فیلتر شکسپیر دیده می شود که بیشتر به عواقب ناشی از تراژدی یا عاشقانه می پردازد. جمله های شگفت انگیز و یک پروزه کاملا شگفت انگیز در این، پالیتزر قدردانی شده است (به طرز جادویی یا شاید نه، شخصیت اصلی تنها دو پالیتزر را زیر کمربند خود ندارد ... هوم ...) \u0026 amp؛ مدال چیزی (من را فراموش کرده) برنده. چیزی که من در همه این موارد موافقم بسیار کم است - شخص در هر لحظه از استراتوسفر متفاوت است، همانطور که شما و من هستید. من با افکار خود در مورد @ اعتبار شکست عظیم @ - زیبایی در شکست و همه چیز موافقم. مطمئن. اما POV هر دو به علاوه و منهای رمان است. این بسیار خودخواهانه و درگیر خود (خرگوش انگستروم، هر کسی) است. فقط برتر و کاملا درگیر در تجارب طلایی، اما غلط است. این مرده ها تنها برای برآورده کردن مرد اصلی ما، چارلی سیترون، به نظر می رسد. Ugh - بیش از حد طولانی، خسته کننده، و غیره برای تمام تلاش های چشمگیر خود را، من تحت تاثیر قرار گرفت چپ نیست.
مشاهده لینک اصلی
شب گذشته من رویایم که ساول بولول هنوز زنده بود و من او را ملاقات کردم. (با او در شاخه شیکاگو چیزی بنام هیتلر پیمونت آشنا شدم - می دانم، می دانم، این یک رویا بود، پس باید کمی فریاد زده بود). من شروع کردم به خنده، اما از همه عبارات، شخصیت ها و صحنه هایی که او را تحسین می کنم، تنها چیزی که من ستایش می کنم شرح او در این رمان هامبولتز بود که واگن ایستگاه گسسته ای بود که به نظر می رسید کارخانه خودروی فلاندر است. @
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هدیه هومبولت
خرید کتاب هدیه هومبولت
جستجوی کتاب هدیه هومبولت در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من می خواهم اینجا کمی کمکتان کنم پیش خودت را ببخش. این دومین خواندن من این شاهکار است. در مدت کوتاهی پس از انتشار هدست هومبولتز که بولون برنده جایزه نوبل شد، این به خودی خود معمولا معنی زیادی ندارد، اغلب جوایز ادبیات به دلایل سیاسی این روزها مطرح می شود، اما من فکر می کنم در مورد Bellow Oslo درست است. داستان شروع داستان داستان درخشان است و هرگز پرچم ندارد. چارلی سیتین، یک مرد جوان که با عشق به ادبیات پر می شود، به شاعر قهرمانش، فون هومبولت فلیرر از خانه اش در اپلتون، ویسکانسین می نویسد و از وی دعوت می شود تا مرد بزرگ در روستای گرینویچ را ببیند. Citrine به نیویورک می آید، درست همانطور که هومبولت به دلیل کتاب رضایتش تنها به عنوان محبوب ترین محبوبیت خود را تجربه می کند. هومبولت، با این حال، به زودی همه را از دست می دهد؛ نوشیدن و درمان خود را به شیوه ای که تنها می تواند خودکشی نامیده می شود. شگفت انگیز است که همیشه در حال حاضر مسدود شده است. در همین حال، چارلی سیتین، فیلمنامه نویس او، یک بازی ضربه برادوی را که به یک فیلم هالیوودی تبدیل شده است، می نویسد. سیتین در حال شنا کردن در پول است موفقیت های Citrines تنها توسط هومبولت در جنون او به عنوان خیانت دیده می شود. هومبولت از سیترون بیخبر است و او متهم به استفاده از زندگی خود به عنوان مبنایی برای شخصیت اصلی بازی او Von Trenck است. هومبولت در حالی که سیتین برنده ژنرال دی لا ژیون دونرون از دولت فرانسه می شود، به سقف می رسد. @ Shoveleer !، @ او می نویسد، @ نام شما ضایعه است. @ چارلی سیترون یکی از شخصیت های جذاب ترین است که از ادبیات قرن نوزدهم قرن بیستم ظاهر می شود. آنچه که من در مورد این کتاب تحسین برانگیز می کنم این است که داستان روایت ناپذیر خود را دارد. خط به خط آن را خواننده در سطح تقریبا فیزیکی راضی است. طنز با صدای بلند خندید فریبکارانه من را تشویق می کند. چطور ممکن است که Bellow بتواند دانش بسیار زیادی در مورد ادبیات را به کتاب اضافه کند و در نهایت یک قطعه مرگبار خسته کننده را از بین ببرد؟ معجزه آسا. سیتین همیشه درباره خواندنش (رودولف استینر، سانتایانا، گید، ارسطو و غیره) صحبت می کند که به طور غریزی به آن پرداخته شده است تا بر مصیبت های خود و شخصیت های دیگر تأثیر بگذارد. این کاملا یک گالری سرکش است، که شامل هر دو بالا و پایین: مهاجمان؛ قضات کج نویسندگان؛ خوانندگان ادبی، هار دیلن exes؛ وکلا؛ طلای دگرجنسانی روبنسکی، بچه های قدیمی خانه روسی حمام؛ یقه ی آبی بچه ها؛ تقریبا تمام قومیت ها و تمایلات به عنوان تنها یک شهر بزرگ آمریکایی مانند شیکاگو می تواند تولید کند. من تمام رمان های بلوز را خوانده ام و این فکر من بهترین اوست. من حتی ترجیح می دهم آن را به ماجراهای آگوی مارس، که چیزی می گویند. این نیز یک رمان عالی برای کسانی است که می خواهند بدانند چگونه یک رمان بزرگ بنویسند. با این متن در دست و کسانی که استعداد قابل توجهی روی شیر دارند، چرا، شما نمی توانید از دست بدهید. همه اینها در اینجا سیاه و سفید است. لطفا آن را بخوانید و اجازه دهید من راجع به آنچه شما فکر می کنید بگذارید.
مشاهده لینک اصلی
هومبولت یک شاعر است، زمانی که احترام می گذارد، در نهایت مضحک است؛ چارلی سیتین، راوی، آشنای خود، دوست و دشمن بود. Citrine، از استعدادهای نابالغ، موفقیت تجاری بسیار بیشتری نسبت به هومبولت دارد. این ناهنجاری پایه ای برای روح بسیار است که در مورد رابطه بین هنرمند و موفقیت تجاری در آمریکا جستجو می شود. هومبولت انتظارات شهروندی شاعر را برآورده می کند - او به آجیل می رود و به طرز وحشیانه ای می میرد. به عبارت دیگر، برای این جهان بسیار ظریف است. چیزی که همه ما در لحظات حساس تر احساس می کنیم. شاعران آنچه را که گاهی اوقات دوست دارند - بیش از احساس حسادت به نقطه خود را از خارج از جهان خارج - و ما شاید آنها را به خاطر این به همان اندازه که ما برای شعر خود را تحسین می کنند. در این مقاله سعی نکنید، نتوانید بسیار موفق، نیک / گاتزبی را در این رمان تقسیم کنید - او یک روایت کنجکاو دارد که بزرگتر از شخصیت زندگی هومبولت است. اما ناکامی این رمان این است که Bellow هرگز نمیتواند صدای خود را به مدت طولانی خاموش کند و به زودی راوی چارلی سیتین و هومبولت تقریبا یک شخصیت باشد. چارلی به عنوان غول پیکر به عنوان هومبولت شکسته می شود. و هدیه عنوان، یک انحراف نسبتا لنگ و نامعقول است. â € œThe فوق العاده ترین، بی قید و شرط شعر که در امریکا دفن شده است، اما هیچ یک از ابزار های معمولی شناخته شده به فرهنگ حتی می تواند شروع به استخراج آن ... آزار بیش از حد عمیق است، اختلال بیش از حد بزرگ برای شرکت های هنری در راه قدیمی است چارلی میگوید. اما این متن خیلی بیشتر از رمانهای DeLillo از Bellowâ € ™ s قابل اجرا است. من واقعا مطمئن نیستم که واقعا احساس کردم که Bellow در قلب این شعر دفن بود. DeLillo در واقع یافتن شعر در سناریو تکنولوژیک و سیریک ما بسیار بهتر از آن است که بتوانیم بهتر از خودمان برنامه ریزی کنیم؛ DeLillo نشان می دهد که در آن Bellow می گوید. اغلب اوقات به نظر می رسد مانند بیمار در نیمکت روان درمانگر، به طرز شگفت انگیزی سخن می گوید، اما سخن گفتن به جای دراماتیزه کردن. Saul Bellow به عنوان شوهر کابوس بسیار بالاست. او صدای صدای خود را بیش از حد دوست دارد. او درخشان را نگه می دارد، اما احساس می کند که او زیاد حرف نمی زند. او تمایل دارد که دیگران را بعنوان افزودنیها یا حروف الفبا ببیند. رمان های Bellowâ € ™ ثانیه همیشه در مورد Saul Bellow، Saul Bellow و رابطه او با جهان، Saul Bellow و رابطه ناکارآمد او با زنان است. تمام رمان هایی که توسط او خوانده شده بود، یک راوی مشابه داشت. در اینجا کمبود همه کاره بودن در صدای او وجود دارد. شخصیت های پشتیبانی کننده اغلب شباهتی به ویترین ندارند، چرا که چگونه می توان از هر کدام از تقریبی از افراد واقعی، توانایی نوشتن را داشته باشد. رمان موفقیت آمیز او، هرزوگ بود، زیرا او خودخواهانه شگفت انگیز خود را به شیوه ای شگفت انگیز ارسال کرد. شاید هم نویسنده ی بسیار بهتر از رمان نویس است. پروس او فوق العاده است؛ قطعه های او اغلب نصف پخته و نازک است. این تنها به خاطر کیفیت پروس فقط چهار ستاره را می شکند؛ به عنوان یک رمان که آن را اساسا الهام گرفته و مبهم در اندازه برابر است.
مشاهده لینک اصلی
فرایندهای ذهنی آزمایشگاهی یک مرد استثنایی از حروف - به چالش کشیدن، ناهموار، بسیار خودآگاه و آمپر؛ در پایان، البته، ادبی. من از طریق بسیاری از بحران ها (در حالی که میلیون ها نفر جان خود را از دست دادم) @ قهرمان ما را می شکند. ما بیش از حد فکر، بیش از حد کامال، قهرمان قریب به اتفاق. این یک شاهزاده معمولی دانمارک است - در واقع اکثر زندگی او از طریق یک فیلتر شکسپیر دیده می شود که بیشتر به عواقب ناشی از تراژدی یا عاشقانه می پردازد. جمله های شگفت انگیز و یک پروزه کاملا شگفت انگیز در این، پالیتزر قدردانی شده است (به طرز جادویی یا شاید نه، شخصیت اصلی تنها دو پالیتزر را زیر کمربند خود ندارد ... هوم ...) \u0026 amp؛ مدال چیزی (من را فراموش کرده) برنده. چیزی که من در همه این موارد موافقم بسیار کم است - شخص در هر لحظه از استراتوسفر متفاوت است، همانطور که شما و من هستید. من با افکار خود در مورد @ اعتبار شکست عظیم @ - زیبایی در شکست و همه چیز موافقم. مطمئن. اما POV هر دو به علاوه و منهای رمان است. این بسیار خودخواهانه و درگیر خود (خرگوش انگستروم، هر کسی) است. فقط برتر و کاملا درگیر در تجارب طلایی، اما غلط است. این مرده ها تنها برای برآورده کردن مرد اصلی ما، چارلی سیترون، به نظر می رسد. Ugh - بیش از حد طولانی، خسته کننده، و غیره برای تمام تلاش های چشمگیر خود را، من تحت تاثیر قرار گرفت چپ نیست.
مشاهده لینک اصلی
شب گذشته من رویایم که ساول بولول هنوز زنده بود و من او را ملاقات کردم. (با او در شاخه شیکاگو چیزی بنام هیتلر پیمونت آشنا شدم - می دانم، می دانم، این یک رویا بود، پس باید کمی فریاد زده بود). من شروع کردم به خنده، اما از همه عبارات، شخصیت ها و صحنه هایی که او را تحسین می کنم، تنها چیزی که من ستایش می کنم شرح او در این رمان هامبولتز بود که واگن ایستگاه گسسته ای بود که به نظر می رسید کارخانه خودروی فلاندر است. @
مشاهده لینک اصلی