داستانی که برخی آن را حقیقتی هولناک می‌دانند و عده‌ای آن را زاده‌ی مغز بیمار و فوق‌العاده‌ی برام استوکر. هرکدام که باشد،اهمیتی ندارد؛ چرا که با در دست گرفتن شاهکار ادبیات وحشت، پا به دنیایی می‌گذارید که نفس‌های سرد و تند کنت دراکولا را در پس گردن خود احساس می‌کنید. نخستین کتابی که از وجود خون‌آشامان پرده برداشت و آنها را به جهانیان معرفی کرد. در این کتاب، به پای داستانی نشسته‌اید که خون خود را از ترس‌های خاطرات افراد واقعی تغذیه می‌کند. فکر می‌کنید برای خواندن این کتاب آماده‌اید؟ پس به کاخ کنت دراکولا خوش آمدید
خرید کتاب دراکولا
جستجوی کتاب دراکولا در گودریدز
معرفی کتاب دراکولا از نگاه کاربران
Dracula (Dracula of Stoker Family #1), Bram Stoker
عنوان: دراکولا؛ نویسنده: برام استوکر؛ مترجم: جمشید اسکندانی؛ تهران، نشر ثالث، 1376؛ در دو جلد؛ شابک دوره دو جلدی: 9649056610؛ چاپ دوم 1378؛
مشهورترین داستان «برام استوکر» نویسنده ی ایرلندی ست، که به واسطه حضور شخصیت خون آشامی به نام کنت دراکولا بر سر زبان‌ها افتاد. «برام استوکر» در سال 1890، در لندن، با «آرمینیوس وامبری» شرقشناس مجارستانی، آشنا و از آن طریق با افسانه های شاهزاده «ولاد سوم دراکولا» اهل رومانی، آشنا گردید. همین امر، زمینه ی نوشتن داستان «دراکولا»، به قلم «برام استوکر» گشت، که در سال 1897 منتشر شد. پیش از شروع به نگارش داستان، «استوکر» هشت سال را صرف تحقیق و بررسی در فرهنگ‌های اروپا و خواندن افسانه های مربوط به خون آشامان کرده بود. داستان دراکولا به صورت یک رشته مکاتبات و صفحاتی از دفتر خاطرات شخصیت‌های داستان روایت می‌شود. دراکولا اشراف زاده تنها و مرموزی ست که همه ی اطرافیان خود را از دست داده. همچنین یکی از شخصیت‌های داستان به نام جاناتان هارکر وقتی وارد قصر کُنت دراکولا می‌شود با برخورد مودبانه و احترام آمیز او مواجه می‌گردد. براساس یادداشت‌های هارکر جناب کنت دراکولا کتاب خواندن را دوست دارد و صاحب کتابخانه ای بسیار بزرگ و غنی از کتب باارزش و کهن است. به گفته ی خود دراکولا: کتاب‌هایش بهترین دوستانش هستند و در هر شرایطی او را یاری کرده اند. کنت دراکولا موجودی تنهاست و خود او می‌گوید: به علت از دست دادن عزیزان بیشماری از سال‌ها پیش، با شادی و شادمانی وداع گفته و در حال حاضر در دنیای تاریکی از غم و اندوه زندگی میکنم که خوشی و خوشحالی در آن جایی ندارد
ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
این کار را به پایان رسانید :) در مرحله دوم مطالعه، اما اولین موفقیت خواندن. من بیشتر از این زمان لذت بردم، عمدتا به این دلیل که من در واقع ربع گذشته یا بیشتر از کتاب را خوانده بودم که لذت بخش ترین نظر من بود.
مشاهده لینک اصلی
دراکولا: همین نام بلافاصله به ارمغان می آورد چشم انداز از خون آشام ها، سهام، سیر و مصلوب شدن. اما هنگامی که کسی نگران خواندن رمان است، ممکن است متوجه شود که چگونه داستانی وحشیانه مدرن پیچیده شده است. اوپیرها به معنای وجود قهرمان نیستند. چند صد سال به عقب برگردید و مردان واقعا معتقد بودند که خون آشام واقعی جاودانه است، لعنت شده است تا تشنگی ناپدیدش را با خون مرگ زنده از بین ببرد. ایده ی یک نوشیدنی خون، تصویر بسیار شگرفی را به ذهن متبادر می کند. و این چیزی است که شخصیت عاملی این رمان است. رمان کلمه به آرامی مورد استفاده قرار نمی گیرد، اما می توان گفت که این همکاری مجلات، حروف و مقالات است. برای این است که برام استوکر تصمیم گرفت تا رمان معروف خود را (به شکل مسیحی) بسازد. و دیدگاه های مختلف از طریق هر مجله باعث ایجاد تعلیق می شود که تن صدای گوتیک رمان را کاملا در بر دارد. در همه این ها یک رمان شگفت انگیز است که خواننده را به خیر و شر بدی سوق می دهد. خون آشام به من چیزی جز نشانه ای از طبیعت نفرین انسان نیست و مگر اینکه او تحویل داده شود، او باید از دیگران اطرافش زندگی کند. در نهایت تنها صالح می تواند تاریکی را که باعث خنک کردن زندگی می شود را از بین ببرد. بقیه این بررسی به سایت جدید من نقل مکان شده است: مطالب نوشتاری. به سایت من مراجعه کنید تا بقیه بازبینیها و بررسیهای جدید را بخوانید.
مشاهده لینک اصلی
در اینجا برخی از اندیشه های این کتاب وجود دارد. من در سال 1897 تمام شده ام. من وان هلسینگ را آرام می خواهم. 3. من می توانم کابوس را برای خون آشامها، اما نه برای انتقال خون، معلق کنم. من می دانم آن سال 1897 بود و انواع خوني که تا سال 1901 کشف شد (با توجه به تحقیقات عمیق من) (ویکیپدیا) اما من هنوز نمی توانم از آن گذشته ام. تگزاس بیرون می رود و فقط به صورت تصادفی چیزهای سرگرم کننده را می گیرد، از جمله چیزهایی که در پنجره های پنجره هایی در اتاق هایی که مردم زندگی می کنند آویزان است، نشسته اند، بنابراین او به وضوح شخصیت واقع بینانه ای بود 6. VAN HELSING خفه شو. 7. اوه، فصل دیگر از Minas POV در نهایت - آه فقط ون Helsing صحبت کردن به او تمام وقت 8. این کتاب نامیده می شود @ Dracula @ اما آن را باید به نام @ Dracula Lite @ چون او به سختی در آن پس از چند فصل خنده دار که در آن Jonathan شکایت از نفس بد خود را 9 است. چرا دراکولا کنترل گرگ ها را می گیرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسی این را به من توضیح میدهد 10. من یک کتاب در مورد خواهران خواهر Draculas می خواهم. من کاملا مطمئن هستم که من هنوز می توانم از ون هلسینگ درباره چیزی که در فاصله 12 می گذرد را بشنوم. مردان در این کتاب 1000 بار بیشتر دراماتیک و عاطفی نسبت به زنان بودند که شگفت انگیز بود. برای جاناتان واقعی جیغ کشید و در همه جای جیغ زد و مینا فقط به او نگاه کرد مثل ... @ 14. مینا یک رئیس 15 است. این که چگونه حملات قلبی کار می کنند نیست. آیا او یک گیرنده ی عمومی است ؟؟؟؟ شما نمی دانید !!!! OMG.EDIT، ژوئیه 2، 2017: سلام! با تشکر از شما برای خواندن بررسی من از کتاب، DRACULA (مقاله) توسط برام استوکر، که من در این وب سایت ارسال، خوب دو کامپوننت خوانده، دو سال پیش زمانی که من این کتاب را بخوانم و هنوز هم چیزهایی در مورد آن را به یاد داشته باشید. اکنون 2017 است، و همه چیزهایی که من در زندگی خودم به یاد می آورم این است که در این کتاب یک مرد با نام ون هلسینگ که بسیار صحبت می کند وجود دارد و بعضی اوقات یک خون آشام به نام دراکولا وجود دارد که نفس بدی دارد. فقط می توانم بپذیرم که چرا همه از او متنفر بودند. اگر شما تمایل داشتید هر نوع نظر خود را درباره آنچه که دو سال پیش در مورد انتقال خون نوشته بودم ترک کنم، لطفا لحظه ای سریع برای بررسی اینکهwell شما، واقعا @ mansplaination دوباره: این سری از جوک ها شده است توسط ارسال شده توسط شخص دیگری من بسیاری از این را در حال حاضر دریافت کرده ام، و من نمی خواهم شما را به هدر دادن وقت با ارزش خود را تکرار کسی اظهار نظر بسیار مفید و متمایز! اگر نظر شما چیزی شبیه آن باشد، شما برای تفکر ویکیپدیا احتیاج دارید، @ من بسیار قدردانی میکنم که به من اطلاع دهید. من قطعا آن چیز را در مورد ویکیپدیا به عنوان یک شوخی سارافون در مورد اینکه چگونه پژوهش کمی در مورد این موضوع انجام دادم، اما این هنوز هم خوب است که یادآوری شود که افرادی که خواندن من را خوانده اند، بررسی های dot com را خیلی خیلی، بسیار هوشمندانه، بسیار هوشمندانه از من، و خیلی بسیار مفید، و قطعا حس من از طنز را درک کنید. در نتیجه، از شما بخاطر خواندن بررسی های من از کتاب دراکولا در مورد خواندن dot com تشکر می کنم!
مشاهده لینک اصلی
البته، دراکولا یکی از مشهورترین داستان های ترسناک و رمان مشهور خون آشام است. برام استوکر قوانین زمینی را برای آنچه که خون آشام است باید تنظیم کند و پس از آن تمام عالمان دیگر خون آشام را تعیین کند. در واقع اگر خائنان مستبدی ضرورت داستان داستان گوتیک را داشته باشند، کلارا دراکولا پدر تمام خائنانی گوتیک است، به رغم آن که یکی از آخرین رمانهای داستان گوتیک است که باید نوشته شود. این کار نابغه است که حضور او به طرز محسوسی در رمان با او به نظر می رسد در گوشت به ندرت احساس می شود. چهره او یک قوی و بسیار قوی بود، با پل بالا بینی بینی و به طور خاص بینی سوراخ، با پیشانی غول پیکر بلند و مو در حال رشد به طور معقول دور معابد، اما غنی در جای دیگر. ابروهایش بسیار عظیم بود، تقریبا در جلوی بینی قرار داشت و با موهای پر پشت که به نظر می رسید در غم و اندوه خود پیچ خورده بود. دهان، تا آنجا که من می توانستم آن را تحت سبیل های سنگین ببینم، ثابت و به ظاهر بی رحمانه، با دندان های سفید به شدت تیز بود. اینها بر روی لبها افتادند، که سرخوردگی قابل توجه او در سالهای او نشان دهنده شگفتی است. برای بقیه، گوش هایش رنگ پریده بود، و در بالا به شدت اشاره کرد. چانه وسیع و قوی بود و گونه ها خیلی نازک بودند. اثر کلی یکی از دلایلی فوق العاده بود. فضای رمان به وضوح گوته است. بدون در نظر گرفتن گوتیک، در مورد دراکولا صحبت کردن غیرممکن است؛ دو نفر یکسان هستند قلعه تخريب شده که در آن کتاب آغاز مي شود، شهادتي است که به دنبال آن است. damsel در ناراحتی @ موتیف به نظر می رسد اغلب در ادبیات گوتیک، و هیچ چیز تا آنجا که دراکولا. مینا و لوسی هر دو دختر هستند در برخی از نقاط، و حتی خود هارکر می تواند به عنوان یکی از در ابتدا دیده می شود زمانی که او توسط زن خود را نجات می دهد که دارای مغز انسان است. این کاملا انحرافی از نقش های جنسیتی استاندارد، در این مرحله، و کاملا خنده دار واقعا. در بازرسی اولیه طرح این کتاب را می توان در چند جمله کوتاه خلاصه کرد: دراکولا می خواهد خون آشام های بیشتری را در ویکتوریا لندن ایجاد کند؛ تلاش های او از بین می رود و او و نوع خود را نابود می کنند. اما، رمان خیلی بیشتر از آن است. این نشان دهنده ترس و خیالی ویکتوریا است؛ این یک دیدگاه در مورد موقعیت زنان در جامعه است و تمایلات جنسی خود را (و شاید ترس و وحشت) می داند. این نشان می دهد که مبارزه بین مدرنیته و علم با دین و خرافات است. این اثر تأثیر اندیشه داروین بر انسان را در بر می گیرد؛ به عنوان دراکولا خود را نشان دهنده ایده â € œsurvival از Fittest.â € زیر بینی از جنس و بیماری است که اغلب نماد زمانی که در آن نوشته شده بود. هر یک از اینها موضوعی است برای تفسیرهای دراکولا و مقالات علمی. در واقع ارزش بیرونی این رمان فوق العاده بالا است. برام استوکر همچنین موضوع عقلانیت را با بسیاری از شخصیت هایش، نه تنها رنفیلد بررسی می کند. در برخی مواقع، هر شخصیت تعجب می کند که آیا ارتباط آنها با شمارا از بعضی از اختلالات روانی متضرر می شود یا نه، در مقایسه با یک عادت عادت با خشم. این دیدگاه دیدگاه واقع گرایی ویکتوریا را با رویدادهای انحرافی که در رمان اتفاق می افتد، درگیر می کند. مسائل مربوط به هویت نیز وجود دارد و این چگونه از تجاوز تحت تاثیر قرار می گیرد. این بیشتر می تواند به عنوان یک تمثیل برای رستگاری مذهبی و نظر در مورد استعمار دیده می شود. من فکر می کنم به اندازه کافی گفتم اگر من چیزی بگویم، من 500 کلمه را نقض قوانین خواهم کرد. همانطور که احتمالا می توانید این کتاب را کاملا پرشور بگویید: این درخشان است؛ در این نقطه، من صادقانه می توانم بگویم که دراکولا یکی از رمان های مورد علاقه من در تمام دوران است: من فقط آن را دوست دارم. من حتی ممکن است پایان نامه خود را در آن و ادبیات گوتی ارسال کنم. دراکولا قوانین !!!!!!!!!!!!!!
مشاهده لینک اصلی
4.5 ستاره های خونین! @ دوباره ... به خانه من خوش آمدید بیا آزادانه برو با خیال راحت و چیزی از خوشبختی که به دست آورده اید را ترک کنید. @ @ من می خواهم شما را باور داشته باشم ... به چیزهایی که نمی توانید اعتقاد داشته باشید. @ من یک طرفدار کتاب ترسناک بزرگ نیستم، اما بعضی از چیزهای وحشتناک را خوانده ام. دو کتاب که من بیشتر وحشتناک تر یافتم، Story Ghost Story بود که یکی از موارد مورد علاقه من تمام وقت است و چند فصل مختلف استفان کینگ. خوب، آخرین کسی نیست که ترسناک باشد، بلکه کتاب استفن کینگ، مورد علاقه من است و باید آن را ذکر کنم. حالا می توانم ادعا کنم که در نهایت خواندم دراکولا! من هميشه به من زحمت دادم که هرگز آن را خواندم اما خودم را عاشق کتاب ناميدم و به اين ترتيب تصميم گرفتم آنرا امتحان کنم. من نیمه انتظار تعداد Dracula به درخشش در خورشید است. اما پس از آن من به یاد داشته باشید این است گرگ و میش نیست. خون آشام ها آنها در همه جا، شما می دانید. آنها را می توان در فولکلور تقریبا هر فرهنگی در جهان پیدا کرد. تعداد زیادی کتاب، فیلم، سریال تلویزیونی و فانتزی بر روی پدیده خون آشام وجود دارد، اما ما به نظر نمی رسد به اندازه کافی از آنها دریافت کنیم. برام استوکرس دراکولا دارای برخی از تاریک ترین شخصیت ها و خطوط طرح است که تا به حال خوانده ام. جهانی که او ایجاد کرده است در عین حال هم منحصر به فرد و هم جادوگر است. من به شما جرات می کنم که من یک خون آشام بیشتر از این مرد پیدا کنید - او شخصیت جذابی پر از تناقض است. دراکولا هیولای کاملی است، اما من نمیتوانم کمک کنم اما متاسفم برای او. سقوط او غم انگیز و پیچیده است، اما شما را درگیر می کند و باعث می شود که او حتی زمانی که چیزهای وحشتناکی انجام می دهد، ریشه یابی کند. @آیا به سرنوشت اعتقاد دارید؟ که حتی قدرت های زمان را می توان برای یک هدف تغییر داد؟ این که خوشبخت ترین مردی که بر روی این زمین می نشیند، کسی است که ... عشق واقعی را پیدا می کند؟ گری اولدمن همیشه و به معنای همیشه خواهد بود، شماره یكی از یكی از عزیزان من دراکولا باشد. این فیلم Dracula مورد علاقه من است. به سادگی به دلیل کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا و گری اولدمن فوق العاده است. @ من دلم برای بودن با شما و در دریا، جایی که می توانیم آزادانه با هم صحبت کنیم و قلعه هایمان را در هوا بسازیم. @ برای کسانی که هنوز خواندن آن را ندارند ... چرا؟ @ تاریکی در زندگی وجود دارد و چراغ ها وجود دارد، و شما یکی از چراغ ها، نور تمام چراغ ها است. @
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دراکولا
خرید کتاب دراکولا
جستجوی کتاب دراکولا در گودریدز
عنوان: دراکولا؛ نویسنده: برام استوکر؛ مترجم: جمشید اسکندانی؛ تهران، نشر ثالث، 1376؛ در دو جلد؛ شابک دوره دو جلدی: 9649056610؛ چاپ دوم 1378؛
مشهورترین داستان «برام استوکر» نویسنده ی ایرلندی ست، که به واسطه حضور شخصیت خون آشامی به نام کنت دراکولا بر سر زبان‌ها افتاد. «برام استوکر» در سال 1890، در لندن، با «آرمینیوس وامبری» شرقشناس مجارستانی، آشنا و از آن طریق با افسانه های شاهزاده «ولاد سوم دراکولا» اهل رومانی، آشنا گردید. همین امر، زمینه ی نوشتن داستان «دراکولا»، به قلم «برام استوکر» گشت، که در سال 1897 منتشر شد. پیش از شروع به نگارش داستان، «استوکر» هشت سال را صرف تحقیق و بررسی در فرهنگ‌های اروپا و خواندن افسانه های مربوط به خون آشامان کرده بود. داستان دراکولا به صورت یک رشته مکاتبات و صفحاتی از دفتر خاطرات شخصیت‌های داستان روایت می‌شود. دراکولا اشراف زاده تنها و مرموزی ست که همه ی اطرافیان خود را از دست داده. همچنین یکی از شخصیت‌های داستان به نام جاناتان هارکر وقتی وارد قصر کُنت دراکولا می‌شود با برخورد مودبانه و احترام آمیز او مواجه می‌گردد. براساس یادداشت‌های هارکر جناب کنت دراکولا کتاب خواندن را دوست دارد و صاحب کتابخانه ای بسیار بزرگ و غنی از کتب باارزش و کهن است. به گفته ی خود دراکولا: کتاب‌هایش بهترین دوستانش هستند و در هر شرایطی او را یاری کرده اند. کنت دراکولا موجودی تنهاست و خود او می‌گوید: به علت از دست دادن عزیزان بیشماری از سال‌ها پیش، با شادی و شادمانی وداع گفته و در حال حاضر در دنیای تاریکی از غم و اندوه زندگی میکنم که خوشی و خوشحالی در آن جایی ندارد
ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
این کار را به پایان رسانید :) در مرحله دوم مطالعه، اما اولین موفقیت خواندن. من بیشتر از این زمان لذت بردم، عمدتا به این دلیل که من در واقع ربع گذشته یا بیشتر از کتاب را خوانده بودم که لذت بخش ترین نظر من بود.
مشاهده لینک اصلی
دراکولا: همین نام بلافاصله به ارمغان می آورد چشم انداز از خون آشام ها، سهام، سیر و مصلوب شدن. اما هنگامی که کسی نگران خواندن رمان است، ممکن است متوجه شود که چگونه داستانی وحشیانه مدرن پیچیده شده است. اوپیرها به معنای وجود قهرمان نیستند. چند صد سال به عقب برگردید و مردان واقعا معتقد بودند که خون آشام واقعی جاودانه است، لعنت شده است تا تشنگی ناپدیدش را با خون مرگ زنده از بین ببرد. ایده ی یک نوشیدنی خون، تصویر بسیار شگرفی را به ذهن متبادر می کند. و این چیزی است که شخصیت عاملی این رمان است. رمان کلمه به آرامی مورد استفاده قرار نمی گیرد، اما می توان گفت که این همکاری مجلات، حروف و مقالات است. برای این است که برام استوکر تصمیم گرفت تا رمان معروف خود را (به شکل مسیحی) بسازد. و دیدگاه های مختلف از طریق هر مجله باعث ایجاد تعلیق می شود که تن صدای گوتیک رمان را کاملا در بر دارد. در همه این ها یک رمان شگفت انگیز است که خواننده را به خیر و شر بدی سوق می دهد. خون آشام به من چیزی جز نشانه ای از طبیعت نفرین انسان نیست و مگر اینکه او تحویل داده شود، او باید از دیگران اطرافش زندگی کند. در نهایت تنها صالح می تواند تاریکی را که باعث خنک کردن زندگی می شود را از بین ببرد. بقیه این بررسی به سایت جدید من نقل مکان شده است: مطالب نوشتاری. به سایت من مراجعه کنید تا بقیه بازبینیها و بررسیهای جدید را بخوانید.
مشاهده لینک اصلی
در اینجا برخی از اندیشه های این کتاب وجود دارد. من در سال 1897 تمام شده ام. من وان هلسینگ را آرام می خواهم. 3. من می توانم کابوس را برای خون آشامها، اما نه برای انتقال خون، معلق کنم. من می دانم آن سال 1897 بود و انواع خوني که تا سال 1901 کشف شد (با توجه به تحقیقات عمیق من) (ویکیپدیا) اما من هنوز نمی توانم از آن گذشته ام. تگزاس بیرون می رود و فقط به صورت تصادفی چیزهای سرگرم کننده را می گیرد، از جمله چیزهایی که در پنجره های پنجره هایی در اتاق هایی که مردم زندگی می کنند آویزان است، نشسته اند، بنابراین او به وضوح شخصیت واقع بینانه ای بود 6. VAN HELSING خفه شو. 7. اوه، فصل دیگر از Minas POV در نهایت - آه فقط ون Helsing صحبت کردن به او تمام وقت 8. این کتاب نامیده می شود @ Dracula @ اما آن را باید به نام @ Dracula Lite @ چون او به سختی در آن پس از چند فصل خنده دار که در آن Jonathan شکایت از نفس بد خود را 9 است. چرا دراکولا کنترل گرگ ها را می گیرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسی این را به من توضیح میدهد 10. من یک کتاب در مورد خواهران خواهر Draculas می خواهم. من کاملا مطمئن هستم که من هنوز می توانم از ون هلسینگ درباره چیزی که در فاصله 12 می گذرد را بشنوم. مردان در این کتاب 1000 بار بیشتر دراماتیک و عاطفی نسبت به زنان بودند که شگفت انگیز بود. برای جاناتان واقعی جیغ کشید و در همه جای جیغ زد و مینا فقط به او نگاه کرد مثل ... @ 14. مینا یک رئیس 15 است. این که چگونه حملات قلبی کار می کنند نیست. آیا او یک گیرنده ی عمومی است ؟؟؟؟ شما نمی دانید !!!! OMG.EDIT، ژوئیه 2، 2017: سلام! با تشکر از شما برای خواندن بررسی من از کتاب، DRACULA (مقاله) توسط برام استوکر، که من در این وب سایت ارسال، خوب دو کامپوننت خوانده، دو سال پیش زمانی که من این کتاب را بخوانم و هنوز هم چیزهایی در مورد آن را به یاد داشته باشید. اکنون 2017 است، و همه چیزهایی که من در زندگی خودم به یاد می آورم این است که در این کتاب یک مرد با نام ون هلسینگ که بسیار صحبت می کند وجود دارد و بعضی اوقات یک خون آشام به نام دراکولا وجود دارد که نفس بدی دارد. فقط می توانم بپذیرم که چرا همه از او متنفر بودند. اگر شما تمایل داشتید هر نوع نظر خود را درباره آنچه که دو سال پیش در مورد انتقال خون نوشته بودم ترک کنم، لطفا لحظه ای سریع برای بررسی اینکهwell شما، واقعا @ mansplaination دوباره: این سری از جوک ها شده است توسط ارسال شده توسط شخص دیگری من بسیاری از این را در حال حاضر دریافت کرده ام، و من نمی خواهم شما را به هدر دادن وقت با ارزش خود را تکرار کسی اظهار نظر بسیار مفید و متمایز! اگر نظر شما چیزی شبیه آن باشد، شما برای تفکر ویکیپدیا احتیاج دارید، @ من بسیار قدردانی میکنم که به من اطلاع دهید. من قطعا آن چیز را در مورد ویکیپدیا به عنوان یک شوخی سارافون در مورد اینکه چگونه پژوهش کمی در مورد این موضوع انجام دادم، اما این هنوز هم خوب است که یادآوری شود که افرادی که خواندن من را خوانده اند، بررسی های dot com را خیلی خیلی، بسیار هوشمندانه، بسیار هوشمندانه از من، و خیلی بسیار مفید، و قطعا حس من از طنز را درک کنید. در نتیجه، از شما بخاطر خواندن بررسی های من از کتاب دراکولا در مورد خواندن dot com تشکر می کنم!
مشاهده لینک اصلی
البته، دراکولا یکی از مشهورترین داستان های ترسناک و رمان مشهور خون آشام است. برام استوکر قوانین زمینی را برای آنچه که خون آشام است باید تنظیم کند و پس از آن تمام عالمان دیگر خون آشام را تعیین کند. در واقع اگر خائنان مستبدی ضرورت داستان داستان گوتیک را داشته باشند، کلارا دراکولا پدر تمام خائنانی گوتیک است، به رغم آن که یکی از آخرین رمانهای داستان گوتیک است که باید نوشته شود. این کار نابغه است که حضور او به طرز محسوسی در رمان با او به نظر می رسد در گوشت به ندرت احساس می شود. چهره او یک قوی و بسیار قوی بود، با پل بالا بینی بینی و به طور خاص بینی سوراخ، با پیشانی غول پیکر بلند و مو در حال رشد به طور معقول دور معابد، اما غنی در جای دیگر. ابروهایش بسیار عظیم بود، تقریبا در جلوی بینی قرار داشت و با موهای پر پشت که به نظر می رسید در غم و اندوه خود پیچ خورده بود. دهان، تا آنجا که من می توانستم آن را تحت سبیل های سنگین ببینم، ثابت و به ظاهر بی رحمانه، با دندان های سفید به شدت تیز بود. اینها بر روی لبها افتادند، که سرخوردگی قابل توجه او در سالهای او نشان دهنده شگفتی است. برای بقیه، گوش هایش رنگ پریده بود، و در بالا به شدت اشاره کرد. چانه وسیع و قوی بود و گونه ها خیلی نازک بودند. اثر کلی یکی از دلایلی فوق العاده بود. فضای رمان به وضوح گوته است. بدون در نظر گرفتن گوتیک، در مورد دراکولا صحبت کردن غیرممکن است؛ دو نفر یکسان هستند قلعه تخريب شده که در آن کتاب آغاز مي شود، شهادتي است که به دنبال آن است. damsel در ناراحتی @ موتیف به نظر می رسد اغلب در ادبیات گوتیک، و هیچ چیز تا آنجا که دراکولا. مینا و لوسی هر دو دختر هستند در برخی از نقاط، و حتی خود هارکر می تواند به عنوان یکی از در ابتدا دیده می شود زمانی که او توسط زن خود را نجات می دهد که دارای مغز انسان است. این کاملا انحرافی از نقش های جنسیتی استاندارد، در این مرحله، و کاملا خنده دار واقعا. در بازرسی اولیه طرح این کتاب را می توان در چند جمله کوتاه خلاصه کرد: دراکولا می خواهد خون آشام های بیشتری را در ویکتوریا لندن ایجاد کند؛ تلاش های او از بین می رود و او و نوع خود را نابود می کنند. اما، رمان خیلی بیشتر از آن است. این نشان دهنده ترس و خیالی ویکتوریا است؛ این یک دیدگاه در مورد موقعیت زنان در جامعه است و تمایلات جنسی خود را (و شاید ترس و وحشت) می داند. این نشان می دهد که مبارزه بین مدرنیته و علم با دین و خرافات است. این اثر تأثیر اندیشه داروین بر انسان را در بر می گیرد؛ به عنوان دراکولا خود را نشان دهنده ایده â € œsurvival از Fittest.â € زیر بینی از جنس و بیماری است که اغلب نماد زمانی که در آن نوشته شده بود. هر یک از اینها موضوعی است برای تفسیرهای دراکولا و مقالات علمی. در واقع ارزش بیرونی این رمان فوق العاده بالا است. برام استوکر همچنین موضوع عقلانیت را با بسیاری از شخصیت هایش، نه تنها رنفیلد بررسی می کند. در برخی مواقع، هر شخصیت تعجب می کند که آیا ارتباط آنها با شمارا از بعضی از اختلالات روانی متضرر می شود یا نه، در مقایسه با یک عادت عادت با خشم. این دیدگاه دیدگاه واقع گرایی ویکتوریا را با رویدادهای انحرافی که در رمان اتفاق می افتد، درگیر می کند. مسائل مربوط به هویت نیز وجود دارد و این چگونه از تجاوز تحت تاثیر قرار می گیرد. این بیشتر می تواند به عنوان یک تمثیل برای رستگاری مذهبی و نظر در مورد استعمار دیده می شود. من فکر می کنم به اندازه کافی گفتم اگر من چیزی بگویم، من 500 کلمه را نقض قوانین خواهم کرد. همانطور که احتمالا می توانید این کتاب را کاملا پرشور بگویید: این درخشان است؛ در این نقطه، من صادقانه می توانم بگویم که دراکولا یکی از رمان های مورد علاقه من در تمام دوران است: من فقط آن را دوست دارم. من حتی ممکن است پایان نامه خود را در آن و ادبیات گوتی ارسال کنم. دراکولا قوانین !!!!!!!!!!!!!!
مشاهده لینک اصلی
4.5 ستاره های خونین! @ دوباره ... به خانه من خوش آمدید بیا آزادانه برو با خیال راحت و چیزی از خوشبختی که به دست آورده اید را ترک کنید. @ @ من می خواهم شما را باور داشته باشم ... به چیزهایی که نمی توانید اعتقاد داشته باشید. @ من یک طرفدار کتاب ترسناک بزرگ نیستم، اما بعضی از چیزهای وحشتناک را خوانده ام. دو کتاب که من بیشتر وحشتناک تر یافتم، Story Ghost Story بود که یکی از موارد مورد علاقه من تمام وقت است و چند فصل مختلف استفان کینگ. خوب، آخرین کسی نیست که ترسناک باشد، بلکه کتاب استفن کینگ، مورد علاقه من است و باید آن را ذکر کنم. حالا می توانم ادعا کنم که در نهایت خواندم دراکولا! من هميشه به من زحمت دادم که هرگز آن را خواندم اما خودم را عاشق کتاب ناميدم و به اين ترتيب تصميم گرفتم آنرا امتحان کنم. من نیمه انتظار تعداد Dracula به درخشش در خورشید است. اما پس از آن من به یاد داشته باشید این است گرگ و میش نیست. خون آشام ها آنها در همه جا، شما می دانید. آنها را می توان در فولکلور تقریبا هر فرهنگی در جهان پیدا کرد. تعداد زیادی کتاب، فیلم، سریال تلویزیونی و فانتزی بر روی پدیده خون آشام وجود دارد، اما ما به نظر نمی رسد به اندازه کافی از آنها دریافت کنیم. برام استوکرس دراکولا دارای برخی از تاریک ترین شخصیت ها و خطوط طرح است که تا به حال خوانده ام. جهانی که او ایجاد کرده است در عین حال هم منحصر به فرد و هم جادوگر است. من به شما جرات می کنم که من یک خون آشام بیشتر از این مرد پیدا کنید - او شخصیت جذابی پر از تناقض است. دراکولا هیولای کاملی است، اما من نمیتوانم کمک کنم اما متاسفم برای او. سقوط او غم انگیز و پیچیده است، اما شما را درگیر می کند و باعث می شود که او حتی زمانی که چیزهای وحشتناکی انجام می دهد، ریشه یابی کند. @آیا به سرنوشت اعتقاد دارید؟ که حتی قدرت های زمان را می توان برای یک هدف تغییر داد؟ این که خوشبخت ترین مردی که بر روی این زمین می نشیند، کسی است که ... عشق واقعی را پیدا می کند؟ گری اولدمن همیشه و به معنای همیشه خواهد بود، شماره یكی از یكی از عزیزان من دراکولا باشد. این فیلم Dracula مورد علاقه من است. به سادگی به دلیل کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا و گری اولدمن فوق العاده است. @ من دلم برای بودن با شما و در دریا، جایی که می توانیم آزادانه با هم صحبت کنیم و قلعه هایمان را در هوا بسازیم. @ برای کسانی که هنوز خواندن آن را ندارند ... چرا؟ @ تاریکی در زندگی وجود دارد و چراغ ها وجود دارد، و شما یکی از چراغ ها، نور تمام چراغ ها است. @
مشاهده لینک اصلی