کتاب آب های شمال

اثر ایان مگوایر از انتشارات کتاب کوله پشتی - مترجم: وحید پورجعفری-داستان ماجرایی

آبهای شمال یک رمان سال 2016 است که نویسنده انگلیسی و آین مک گوره است. 1859. یک مرد به یک کشتی عصبی که برای دایره قطب شمال متصل است، پیوست. پس از ترک ارتش بریتانیا با شهرت خود در تاترس، پاتریک سامنر گزینه کمی دارد اما موقعیت جراح کشتی را در این سفر ناخوشایند پذیرفته است. اما هنگامی که عمیق در سفر، یک پسر کابین کشف وحشیانه کشته شد، سومنر خود را مجبور به عمل می کند. به زودی او با یک شر حتی بزرگتر از او در محاصره دهلی، در قالب هنری دراکس: harpooner، قاتل، هیولا مواجه شد. . .


خرید کتاب آب های شمال
جستجوی کتاب آب های شمال در گودریدز

معرفی کتاب آب های شمال از نگاه کاربران
جک لندن بر روی استروئیدها! این رمان حاوی زبان فاسد، گور وحشتناک، تجاوز، قتل، ظلم و ستم به حیوانات و سایر نمونه های ورشکستگی اخلاقی است و من آن را کاملا دوست داشتم. چرا؟ چگونه می توانم؟ من آن را دوست نداشتم برای نوشتن توصیفی متمرکز با لیزر نویسنده و توسعه شخصیت واقع بینانه. من آن را دوست داشتم برای داستان بسیار تعطیل و جزئیات تاریخی که به خوبی مورد تحقیق و یکپارچه قرار گرفته است. من آن را برای اکتشاف بیرونی دنیای قطب شمال و برای تحقیقات درونی و اخلاقی و روانشناختی آن دوست داشتم. من نیز آن را برای فقدان کامل مداخلات پست مدرن دوست داشتم. آبهای شمال: رمان یک نمونه درخشانی از رئالیسم ادبی معاصر است. طبق گفته های او Goodreads bio، ایان McGuire دارای دکترا از UVA جایی که او در رئالیسم آمریکایی متمرکز شده است و در نوشته خود نشان می دهد. سبک او عمیقا تحت تاثیر نویسندگان است که او مطالعه کرد، اما احساس می کند مدرن و عضلانی تر است. (داستان جک لندن در مورد استروئید ها را در نظر بگیرید.) گور ​​ناپدید کننده در این رمان به طرز وحشتناکی توصیف شده است و زبان بومی از این شخصیت ها کاملا ناخوشایند است که در نهایت طنز آمیز می شود. (احتمالا ترسناک تر از یک توصیف بهتر است؛ این قطعا یک کمدی نیست). امیدوارم روزی هنری داکس را فراموش کنیم (شخصیت شیطانی که مدت ها در ادبیات معاصر می ماند) اما شک دارم پاتریک سامنر، شخصیت اخلاقی پیچیده تر و قابل قبول را فراموش می کند، کسی که امید و علاقه خواننده را در یک دنیای تاریک و سرد نگه می دارد. پایان به نظر ناگهانی احساس می شود، اما این فقط می تواند باشد چون من این داستان را برای پایان دادن به این موضوع نخواستم. این بسیار خواندنی است و من آن را به شدت توصیه می کنم. پنج ستاره.

مشاهده لینک اصلی
â € هیچ گناه وجود دارد در حال حاضر وجود دارد، تنها خون و آب و یخ وجود دارد؛ تنها زندگی و مرگ و فضاهای خاکستری و سبز بین آنها وجود دارد. او نمی خواهد او را به خودت بگوید، نه اکنون، نه همیشه. وقتی تشنه است، خون خود را می بخشد وقتی گرسنه است، گوشت خود را می خورد او از سرگرمی های عظیم رشد می کند، او را برای پر کردن آسمان خالی پر خواهد کرد. \"Whalers یورکشایر به نام داوطلب در مسیر دایره قطب شمال برای شکار برای نهنگ ها قرار دارد. در حالی که دیگر نهنگ ها به جنوب می روند، آنها به شمال می روند. کاپیتان نظریه ای دارد که یک آبریز آرام در مرکز مرکز قطب شمال پر از نهنگ ها وجود دارد، بیش از اندازه به اندازه کافی برای ساختن یک انسان غنی است. البته، همه چیز در آن است. کاپیتان باید برخی از نظریه های دیوانه را برای توجیه راه رفتن اشتباه در طول زمان اشتباه سال. او یک کاپیتان بیچاره است. او در حال حاضر یک کشتی را از دست داده است، بنابراین از دست دادن یکی دیگر بیشتر خواهد شد و احتمالا پایان کار خود را. البته، همانطور که کشف کردیم، او دیوانه و بی رحم نیست، اما دارای مجوزی برای اطمینان از اینکه کشتی در حال سوختن است. او باید این کارها را در زمان مناسب و درست انجام دهد یا به جای جمع آوری پرداخت شما، جمع آوری کنید قبر یخی این داستان واقعی نیست هر چند. این کتاب درباره کاپیتان یا کشتی نیست. این در مورد پیش بینی شانس نیست، هرچند که اتفاق می افتد. این طبیعت در مقابل انسان نیست، گرچه مقدار زیادی از آن وجود دارد. اگر جک لندن بتواند یک کتاب بدون هیچ محدودیتی بنویسد، ممکن است این کتاب را نوشته باشد. این در مورد دو مرد است که به طور ناشناخته در یک دوره برخورد هستند که تنها می تواند یک راه را به پایان برساند. یک مرد، جانور تاریک او را می پذیرد. â € این موضوع از نیاز و یا لذت، نه موضوع مایل یا مایل نیست. تشنگی او را به جلو، به صورت کورکورانه، به آسانی حمل می کند. امشب او کشته خواهد شد، اما کشتن در ذهن او نیست. تشنگی بسیار عمیق تر از خشم است. خشم سریع و تیز است، اما تشنگی طولانی است. خشم همیشه پایان مهار خون است، اما تشنگی بی حد و مرز است. نام او Drax است. بیشتر او کشته می شود، رضایت کمتر او دریافت می کند. درد او را به دیگران می دهد تا آن را برای ارضای خواسته هایش بزرگ کند. او یک harpooner کامل است. کشتن یک نهنگ، در حال حاضر حداقل برای آن لحظه او می تواند مانند یک خدا احساس. او می گوید: \"یکی از آخرین دوری ها را به من بدهید،\" او می گوید. \"این، آن، عزیز من. یکی از آخرین شکنجه برای کمک به من در پیدا کردن مکان واقعی است. این، آن است که، عزیزم. یک اینچ بیشتر و سپس ما دوباره انجام می شود. \"او سخت تر درک می کند، به دنبال یافتن ارگان های حیاتی است. لنس در یک پای دیگر اسلاید می کند. یک لحظه بعد، با یک سر و صدا نهایی، نهنگ قهوه ای از قلب خالص خون را به هوا پرتاب می کند و به طرف آن بی حرکت می ماند و پرنده بزرگش مانند پرچم تسلیم بلند می شود. مردانی که در حال گریستن و غرق شدن در ماهی هستند، در حال غرق شدن هستند و در قایق های شل و ول خود ایستاده اند و پیروزی هایشان را تشویق می کنند. جنایات او علیه طبیعت و علیه انسان هیچ پایه ای ندارد. او مردی است در جنگ با همه چیز. او آنچه را که می خواهد، می گیرد. با فاحشه ها، درد بیشتری که او می تواند به آنها بدهد، لذت بیشتری است که او دریافت می کند. با بچه های کابین، آنها باید آنچه را که می خواهند انجام دهند، یا گلویشان را می شکند. او دزدی می کند او تقلب می کند او به هیچ وجه قانونی نیست. تشنگی او بی وقفه است. در مقیاس بشریت، او تنها در پایین ایستاده است. سپس Patrick Sumner، یک قهرمان بعید است وجود دارد. یک مرد معتاد به لودانوم یک جراح که اخیرا از خدمت سربازی در هند به دلیل خرابکارانه پول گرفته است. او در حال تلاش برای فرار از گذشته خود است، اما حتی با کمک اوپیه، غیر ممکن است که خود را فرار کند. عده ای با عجله به خانه می روند. تعداد کمی از مردان عادی این کار را انجام می دهند. فقط مردان ناامید با چند گزینه دیگر ثبت نام می کنند تا در یک کشتی با مرگ زندگی کنند. سمندر در تلاش است که هیچ چیز را نگیرد، اما می یابد که او باید تاریکی خود را در آغوش بگیرد، در صورتی که او احتمال دارد که Drax را از بین ببرد. â € او چاقو blubber را بر روی برف قطره و دست هر دو دست خود را پایین به خمیر مرده خرس قارچ. انگشتان یخ زده اش احساس می کنند که ممکن است از گرما جدا شوند. او دندان هایش را می شکند و دستانش را عمیق می کند. هنگامی که درد کاهش می یابد، او را از بین می برد، با قرمز هضم می کند، چهره اش و ریش را با خون گرم پاک می کند، سپس دوباره چاقو را می گیرد و شروع به خرد کردن و ترمیم قلب می کند. وقتی Sumner متوجه مرگ می شود ، او می یابد که او دارای اراده برای انجام هر کاری که برای زنده ماندن نیاز دارد. در آن لحظه او Drax است. او این خرس را برای ساعت ها تعقیب می کند، دانست که اگر او را بگیرد و او را بکشد، زندگی خواهد کرد. اگر او نمی کند، او قطعا از بین خواهد رفت. صحنه تعقیب برای من جین لندن بود. انسان در تلاش برای غلبه بر طبیعت است. هیچ فمینیستی در این کتاب وجود ندارد. در واقع، آنها مشکوک به زنان هستند. â € â € â € â € â € â € â € â € â € â € â € ¢ پشت هر قطعه از لبخند زنانه لبخند زنانه دنیایی از خشم و غضب است. â € اگر در آن زندگی مادری وجود داشته باشد، او تنها حافظه دور است. آنها فقط می دانند برنامه نویس ها و روسپی ها و زنان که سعی می کنند آنها را از پرداخت خود تقلید کنند. آنها مردان بی رحمانه هستند که مهربان باشگاه می شوند، خرس های قطبی خرسند می شوند

مشاهده لینک اصلی
مبارك باشد! نیمفصل خواهی در رتبه بندی بهترین داستان تاریخی 2016 خوب رتبه بندی!Id سرمایه گذاری خداوند بزرگ وقت صرف وقت زیادی در اینجا در شمال آب، @ او با لبخند می گوید. @ بیشتر احتمال دارد او دوست ندارد chill @ اگر Moby-Dick؛ یا، نهنگ بیشتر شبیه این بود، من آن را دوست داشتم. توجه داشته باشید به melville - دفعه بعد، طناب کمتر و \u0026 amp؛ آناتومی، قتل بیشتر و \u0026 amp؛ وحشیگری. شما یک بچه جوان هستید، هرمی، به آنجا میروی ... این کتاب، زنجیری است که به دریایی رسیده است، جایی که تمام شاخه های این ژانر: خشونت، ناامیدی، مبارزات طبقه کارگر، نسبیت اخلاقی؛ در آن جایی که مردان سرمایه داری همه جورهایی را که باید انجام می دهند، دشوار یا سایه دار باشند، به یک قایق نهنگ قرن نوزدهم برده می شوند و به سمت دایره عقب به سمت شمال حرکت می کنند تا بعضی از نهنگ ها را هارپون کنند. و سپس تنها یک چیز وحشتناک بعد از دیگری است. نه تنها این همه چیز وحشتناکی است که همیشه در قایق های نهنگ در قرن نوزدهم اتفاق می افتد - جایی که سرما و مواد غذایی آن را می سوزاند و دردناک و در روزهای خوب، خطر اشیای تیز را بر روی بنیاد ناپایدار توسط مردانی که احتمالا خیلی در یک موجود غول پیکر مست می شود که نمی خواهد اشیاء تیز را در آن پرتاب کند و در مورد فریب خورده ای سرازیر شود، اما در اینجا نیز چت روم، برنامه های مخفی، تجاوز جنسی خشونت آمیز یک پسر کابین، murrrrderrrrs andâ € | fenry drax. drax کاملا ستاره این نمایش است. او مردی است که در اغلب اوقات بی نظیر و غیر متمدن است و از بسیاری جهات بیشتر از انسان است. او به جهان مانند یک سگ که به استخوان گزش می دهد، چسبیده به استخوان - هیچ چیز برای او مبهم نیست، هیچ چیز جدا از اشتیاق شدید و شدید او نیست. اما هرچند که توسط این اشتهای و حیوانات حیوانی هدایت می شود، برای محاسبه، که او را به خطر ترین جانور در واقع. اگر چه او ادعا می کند: \"من یک سازنده هستم، نه یک متفکر، من. من از میل خود پیروی می کنم @ که به خودی خود یک فریب در جهت حفاظت از خود است و آن چیزی است که drax برابر با هر ویژگی دیگر حیوانی است: او دروغ می گوید، به راحتی به اندازه کافی آسان می شود. واژه ها صرفا سر و صدا در یک نظم خاص است، و او می تواند هرچه که بخواهد انجام دهد. خرگوش خوک ها، جوجه اردک و مردان دروغ می گویند: این طور است که به طور کلی می رود. نه هذیان و نه ترسناک، هرچند او چیزهای واقعا وحشتناکی را انجام می دهد. hes something more elemental، primal؛ چیزی که پیش از انتظارات اجتماعی پیش می آید، و بنابراین از قضاوت در مورد این اصطلاحات معاف است: حشرات Draxs barnyard، متراکم و تقریبا خوراکی، در اتاق غالب است. سامنر فکر می کند، او مانند یک حیوان در استراحت استراحت می کند. نیروی طبیعت به طور موقت در معرض و آرام قرار دارد و شما می دانید که چه اتفاقی می افتد به افرادی که خود را با ریزه کاری های انسانی و یا قانون دچار مشکل می کنند؟ آنها زنده اند. اوه، و این کاملا عینک است. این کتاب فقط یک تعجب است. آن وحشیانه و منزجر کننده و حاوی برخی از نوآوری های پر جنب و جوش است که تا به حال در سراسر آمده است. این یک اسپویلر نیست، اما گذرگاه بسیار طولی آن، توصیف آنچه اتفاق می افتد وقتی که whalers کشف لاشه شناور از یک نهنگ شروع به نفس کشیدن و تصمیم به گرفتن آنچه که آنها می توانید از آن به هر حال، شکار خود را به این معنی ناکام بود. نوشتن فوق العاده آن، و آن را موجب صدای هیجان انگیز، بر خلاف این دیگر لاشه نهنگ نفخ یک کتاب است. (مشاهده اسپویلر) [آنها بدن نابود کننده نهنگ را به کشتی های گودال، که در آن مانند یک سبزی بزرگ و کاملا فاسد آویزان است، پیوست می کنند. پوست تار سیاه پوست آن مبهم است و به طور متناوب آبسه می شود. رشد و نمو و پوسیدگی آن، باله و دم آن است. مردانی که بر روی چهره هایشان بر روی تی شرت های گردن خم می کنند و تنفس قوی را در برابر خراش پف کرده اند. بلوک هایی که آنها برش می دهند و پوست را دور می اندازند متورم و ژلاتین هستند - بسیار قهوه ای تر از صورتی هستند. به طور کلی بر روی عرشه بچرخانید، خون آنها را به طور معمول بریزید، اما بعضی از انعقاد ناقص رنگی مانند انسداد رکتال غیرقابل توصیفی یک جسد انسان است. Cavendish در مورد دستورات فریاد و تشویق عمومی تشویق می کند. در بالای آن، پرنده های دریایی جمع می شوند و در حال چرخش هستند و در هوا پر سر و صدا هستند، در حالی که در زیر آب ریخته گری شده، توسط عطرهای خون و تجمع کشیده شده، کوسه های گرینلند درهم و برهم زده اند. ضربه زدن و یا دو در گوزن، @ Cavendish فریاد به جونز-نهنگ. @ آیا می خواهید آنها را بلعیدن سود خود را در حال حاضر، آیا ما؟ @ جون ها می کشد، میله ای جدید از bluber فرار از قایق malemauk، در انتظار یکی از کوسه ها به نزدیک به اندازه کافی، و سپس در آن پایدار، باز کردن یک پایه طولانی در کنار آن یک گلبرگ غلیظ از غلافها، صورتی، قرمز و بنفش، بلافاصله از زخم رنج می برد. کوسه آسیب دیده برای یک لحظه سقوط می کند و سپس به عقب می افتد و به طور فزاینده ای از داخل آن ها را می شکافد. @ مسیح، این کوسه ها حیوانات لعنتی هستند، @ Cavendish می گوید. ژون ها در نهایت آن را با دومین ضربه تفاله به مغز می کشد، سپس یکی دیگر را می کشد همان راه سریع دو بدن خاکستری و سبز، خفیف و باستانی، پمپاژ دنباله های ابری از خون، قبل از اینکه آنها را با توجه به یک حیوان سوم و کوچکتر، که آنها را ترک می کند، غرق می شوند ...

مشاهده لینک اصلی
من این دیکتیت را صدا می زنم من این شناسه را برای کتابهای شبه انسان مانند «آبهای شمالی» ذخیره می کنم که وانمود می کند که نوعی ادبیات عمیق و سخت است اما نمی تواند پنهان کند که نویسنده اش علاقه خاصی به خشونت و جنب و جوش دارد. این حشره ای نیست، این زباله است. من قاضی هیلاری مانتل هستم که در حال حاضر آن را سخت می کند ...

مشاهده لینک اصلی
خلاصه داستان: اشتباهات خشمگین در یک کشتی نهنگی قرن نوزدهم است. به نظر من، من باید تحسین شود که این تلاشها پایدار است. ایان مک گایر با بی حوصلگی بر روی عروق متمرکز می شود، برای بعضی ها ... ... آنها به طور معمول خون نمی ریختند، اما بعضی از انعقاد ناقل رنگ آمیزی ناهار مانند انسداد رگ های خونی یک جسد انسان ... رمان را بالا ببر نویسنده می خواهد خواننده را دفع کند. عمق بسیار کمی و تضاد صفر، اما خشونت، بدبینی و صحنه هایی که رنج انسان و حیوان را در بر می گیرد، بسیار زیاد است. به علاوه یک آرزوی پایان دادن به که احساس خیاط ساخته شده برای سازگاری فیلم در نهایت. این همه احساس خیلی ارزان و کوچک است. تشخیص صاف است؛ شخصیت اصلی بی علاقه است و پیشگویی ظاهرا غم انگیز او رات است؛ پروس مهارت و زنده است اما همچنین به نوعی یکنواخت است. من انتظار یک مطالعه روانشناختی روانشناختی یا یک درگیری شدید بین بشریت و بدبختی ناقص داشتم، اما این رمان دنج و کم عمق نه. من امیدوار بودم که حداقل یک فضای جذاب فضایی و شخصیتی عمیق، و یا تحریک پذیری آن باشد. هیچ یک از این موارد یافت نشد این کتاب توسط یک بزرگسال نوشته شده است، اما تمایل بسیار جوان به انزجار و ترس دارد. من فکر می کنم این آسان است که نشان دهد که چطور چیزهای تیره می تواند باشد اما من باید احساس کنم که نویسنده سعی می کند بیش ازthings می تواند واقعا لعنتی تیره. @ و اگر شما نمی توانید به معنای رسیدن، حداقل سعی کنید به تفریح، نه من را تنبیه کن. به طور کلی این بسیار ناخوشایند است به خواندن و به پایان رسید احساس مانند یک اتلاف وقت واقعی است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آب های شمال


 کتاب تنها کسی که باقی ماند
 کتاب تو خواب میکائیل هستی
 کتاب پرونده ی قتل مرموز یک (یا دو) خفاش جوان
 کتاب ویزی ویگ پشمالوی فضایی
 کتاب شبکه ی جهانی جاسوسان 4
 کتاب حمله ی هیبی جیبی ها